آوینآوین، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

برای آوین عزیز

...

1392/7/8 11:03
نویسنده : مامان
233 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گل مامان سلام! امروز من یه کمی ناخوش بودم و تو خونه موندم تا استراحت کنم . دلم نیومد که یه روز که تو خونه هستم شما تو خونه نمونی ! به همین خاطر به بابا گفتم که نبرتت مهد و تو خونه پیش خودم بمونی!!از صبح که بیدار شدی یک سره بهانه بابا رو گرفتی گه چرا رفته اداره و پیشت نمونده فکر کنم که امروز رو با جمعه اشتباه گرفتی! بعد هم که سر صبحونه ، خودت لقمه نون و پنیر و پسته ات رو درست می کردی اما چایی ات رو خودت نخوردی و گفتی که دستات خسته می شه!!! جدیدا این خستگی هات زیاد شده! هفته پیش رفته بودیم شهمیرزاد و داشتیم پیاده یه مسیری رو می رفتیم که یه دفعه دستت رو گذاشتی روی سینه چپت و گفتی "آخ قلبم درد گرفت "و وقتی که من با نگرانی ازت پرسیدم که چی شده بهم گفتی که "چون پیاده رفتم اینجوری خسته شدم"!!! یا این که هفته قبل ترش از مهد که اومدیم تو خونه با یه فیلم تمام عیار خودت رو به سرگیجه زدی و وقتی که من ازت پرسیدم که چی شده بهم گفتی که "فکر کنم پیاده رفتم اینجوری شدم"!!!

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان بابای الیسا
30 شهریور 92 2:04
مامان مهبد كوچولو
1 مهر 92 9:00
زلزله ....... چه بلايي شده يه پا بازيگر شده واسه خودش . ببوسش شيرين عسل رو .


بـــــله!! اونم از نوع هالیوودی!شما هم روی ماه مهبد کوچولو رو ببوسین!
مامان نادیا و نلیا
24 آبان 92 15:45
واااااااااای عججججججب عکسای ناااااااازی .....آدم میخواد قورتش بده با این تیپش
نازنین(مامان پارمین)
14 آذر 92 2:46
سلام دوست عزیز بهتره بگم همشهری بالاخره توی این همه وبلاگی که میبینم ی همشهری پیدا شد وقتی وبلاگتونو باز کردم دیدم اسم دختر نازتون آوینه خوشحال شدم چون یکی از اسمای منتخب منم بود بعد که به اسم شهمیرزاد برخوردم خوشحال ترم شدم و صلاح دیدم تبادل لینک کنیم با اجازه لینکتون میکنم برا آوین نااااااااااااااز