...
دختر گل مامان سلام! امروز من یه کمی ناخوش بودم و تو خونه موندم تا استراحت کنم . دلم نیومد که یه روز که تو خونه هستم شما تو خونه نمونی ! به همین خاطر به بابا گفتم که نبرتت مهد و تو خونه پیش خودم بمونی!!از صبح که بیدار شدی یک سره بهانه بابا رو گرفتی گه چرا رفته اداره و پیشت نمونده فکر کنم که امروز رو با جمعه اشتباه گرفتی! بعد هم که سر صبحونه ، خودت لقمه نون و پنیر و پسته ات رو درست می کردی اما چایی ات رو خودت نخوردی و گفتی که دستات خسته می شه!!! جدیدا این خستگی هات زیاد شده! هفته پیش رفته بودیم شهمیرزاد و داشتیم پیاده یه مسیری رو می رفتیم که یه دفعه دستت رو گذاشتی روی سینه چپت و گفتی "آخ قلبم درد گرفت "و وقتی که من با نگرانی ازت پرسیدم که چی شده بهم گفتی که "چون پیاده رفتم اینجوری خسته شدم"!!! یا این که هفته قبل ترش از مهد که اومدیم تو خونه با یه فیلم تمام عیار خودت رو به سرگیجه زدی و وقتی که من ازت پرسیدم که چی شده بهم گفتی که "فکر کنم پیاده رفتم اینجوری شدم"!!!